🔹تابستان سال ۱۳۸۲، ۲۱ سال پیش، ماشین سرنوشت از شهر ماکو در حرکت بود تا یکی از استعدادهای این خطه را برای کسب عنوان قهرمانی به پایتخت برساند ماشینی که هر چند مسیر را کامل پیمود اما در راه برگشت سرنوشت شوم یکی از سرنشینان را مجبور کرد تا از ویلچر استفاده کند. نوجوان ماکویی آن روزها آمده بود تا در پایتخت خود را به عنوان یک قهرمان معرفی کند و در بازگشت با استقبال دوستان و همشهریان مواجه شود اما بازگشت متفاوت وی یک استان و حتی ورزش کشتی را بهتزده کرد.🔹اکبر قلیزاده جوان آن سالها اکنون در حال نزدیک شدن به دهه پنجم زندگی خود است و بدترین شرایط ممکن دست و پنجه نرم میکند. خبر ویلچرنشینی وی سال هاست در میان اخبار پرتعداد و حواشی ورزش ایران گم شده و کمتر کسی سراغی از وی خواهد گرفت. 🔹خانم قلیزاده گلایه دارد او میگوید سال ها انتظار کمک از مسوولان ورزش دارم و تا کنون هم اتفاقی نیفتاده است دسترسی هم به کسی ندارم از بزرگان کشتی مانند رسول خادم و علیرضا دبیر تقاضای کمک دارم اما نمیدانم چگونه با آنان ارتباط برقرار کنم.