«مصائب شیرین۲» یکی از پروژههایی است که حدود ۶ سال در انتظار اکران به سر برد. فیلمی که در تمام این سالها، صحبتهایی مبنی بر توقیف آن مطرح شد اما قفل این پروژه، بالاخره با درگذشت رضا داوودنژاد باز شد تا فصل دوم فیلم پرخاطره مصائب شیرین از چهارشنبه هفته گذشته به روی پرده برود.
در ابتدا، گمانهزنیها حول استقبال از این فیلم بود. چرا که مدت چندانی از درگذشت رضا داوودنژاد نمیگذشت و ثانیا، برند مصائب شیرین و خاطرات خوبی که مخاطبان از فصل نخست این فیلم در ذهن داشتند سبب میشد تا گیشه این فیلم را خوب ارزیابی کنیم. همچنین نباید از برند علیرضا داوودنژاد بگذریم؛ کارگردانی که طبیعتا نمایش هر فیلم او میتواند وسوسهای در مخاطبان جدی سینما ایجاد کند؛ همچنانکه این کارگردان طی ماههای اخیر، حضور موفقی در سریال پرمخاطب در انتهای شب داشته که این مهم نیز میتواند انگیزههایی را در مخاطب عام ایجاد کند تا آنها به تماشای مصائب شیرین۲ بنشینند. البته که حضور بازیگرانی چون رضا داوودنژاد و ترلان پروانه در این فیلم و حتی افتتاحیه پربازیگر این فیلم نیز در جذب مخاطب، کماثر نیستند.
در کمال تعجب اما مصائب شیرین۲ طی هفته نخست نمایش، نتوانسته فروش خود را به ۸۰ میلیون تومان برساند. اتفاقی که حتی برای فیلمهای گمنامی که از بازیگران چهره برخوردار نیستند نیز رخ نمیدهد. در همین ارتباط، علیرضا داوودنژاد، در پاسخ به چرایی این ماجرا یادداشتی در اختیار ایرنا قرار داد و به مواردی اشاره کرد که در ادامه، توجه شما را به مطالعه آن جلب میکنیم.
داوودنژاد در این مطلب آورده:
برای وضعیت غیرعادی فروش فیلم «مصائب شیرین۲» باید عرض کنم که متاسفانه تهران زندگی نمیکنم و مستقیما خبر از وضعیت سالنهای نمایش ندارم، اما با توجه به اینکه بسیاری فیلمهای بدون ستاره و معمولی هم از روز اول نمایش دچار چنین انزوایی نمیشوند، جای سوال دارد که چرا «مصائب شیرین۲» با وجود رضا و ترلان پروانه و با توجه به فضایی که بعد از فقدان رضا ایجاد شده بود، از روز اول، با این برخورد غیرعادی مواجه شد؟
البته نمیدانم در شرایط حاضر سینما که مدتی است از آن دورم، اگر فیلمی در تلویزیون معرفی و تبلیغ نشود و از تبلیغات محیط شهری هم محروم باشد و ضمنا طبق رسم رایج این روزها، در کانال ماهوارهای هم تبلیغاتی نداشته باشد و در اینستاگرام و شبکههای مجازی هم حضور چشمگیری از آن دیده نشود، به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟
چارهجویی من برای تبلیغ فیلم این بود که یک افتتاحیه خوب و مفصل برای نمایش آن برگزار کنم و با دعوت از بازیگران معروف و محبوبی مثل دوستان عزیز رضا و خودم، رضا عطاران، پارسا پیروزفر، طناز طباطبایی و ترلان پروانه و اجابت بزرگوارانه آنها، تصور میکردم که فیلمبرداری از این مراسم و مصاحبههایی که با این بازیگران در آغاز و پایان نمایش صورت میگیرد و بیان خاطراتی که آنها از دوستی و همکاری با رضا داشتند، احتمالا در غیاب سایر امکانات رسمی و غیررسمی، مواد تبلیغاتی مناسبی برای اعلام حضور فیلم در اکران و نمایش آن در سالنهای سینما فراهم میکند؛ اما از آن مراسم هم با وجود همه اطمینانخاطری که از پخش گرفته بودم، جز ازدحام و آشفتگی و دعوا و سالن نمایشی پر از رفتوآمدهای اضافی و سروصدای بیسیم و بالاخره ترک سالن توسط بازیگران، چیز بدیع و چشمگیری نصیب فیلم و تبلیغات شبکههای مجازی نشد.
نمیدانم این بیاعتناییها و نادیده گرفتن احترام رضا که در ششسالگی با فیلم بیپناه اشک ملت را سرازیر کرد و در هفدهسالگی با «مصائب شیرین۱» موجب قهقهه و شادی آنها شد و به عنوان بازیگر نقش اول مرد، نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فجر گردید و بعدها با اصغر فرهادی و پشت کنکوریها در دل جوانان و خانوادهها جا باز کرد و سالها در سریالهای تلویزیونی به اوقات فراغت ملت خوشحالی و شادمانی هدیه کرد را چگونه باید بفهمم و توجیه کنم؟ آیا تعمدی در کار است؟ آیا رافت فیلم نسبت به هموطنان مهاجر و دعوت ضمنی از آنها برای بازگشت به وطن، فیلم را مغضوب و مهجور کرده است یا آنچه در حال وقوع است چیزی نیست جز اثبات پیشفرض «نفروش» بودن فیلم که اگر موفقیتی حاصل میشد، آن «پیش فرض» اولیه و همچنین سالها بایگانی شدن فیلم را زیر سوال میبرد؟ سرجمع مسئولان و دوستان و عوامل ذیربط همه دست به دست هم دادند تا تدفینی دوباره برای رضای عزیز من برگزار کنند.دست مریزاد؛ متشکر و ممنون.
هماکنون «مصائب شیرین۲»، در حدود ۲۵ سالن پایتخت و ۱۵ سینمای شهرستان به روی پرده است.